ترجمه فارسی : کوچه هارا آب و جارو کرده ام تا وقتی یارم میاید گرد و خاکی بلند نشود طوری بیاید و برود که هیچ حرف و حدیثی در میان نماند سماور را آتش کرده ام قند در استکان انداخته ام یارم رفته و من تنها مانده ام چه قدر خاطر یار عزیز است چه قدر خاطر یار شیرین است کوچه را آب و جارو کرده ام تا وقتی یارم میید گرد و خاکی بلند نشود طوری بیاید و برود که هیچ بگو مگویی میان ما در نگیرد سماور را آتش کرده ام قند در استکان انداخته ام یارم رفته و من تنها مانده ام پیاله ها رو طاقچه است هرکدام یک طرف است (درهم وریخته) یارم یک هفته است که رفته یک هفته است که ندیدمش چه قدر خاطر یار عزیز است چه قدر خاطر یار شیرین است