به امید نگاه تو نشستم تو این شبهای بیامید و تاریک یه کاری کن دلم آروم بگیره غریب کوچههای دور و نزدیک یه زائر،با تموم آرزوهاش میاد سمت تو با قلب شکسته دخیل آرزوهاش و دوباره به معصومیت چشم تو بسته بذار آروم بگیره در کنارت منی که ذکر تو روی لبامه تمومه زندگیم و زییر و رو کرد همین عشقی که توبغض صدامه
یه عمره گریههام دست خودم نیست یه عمره که به یادت بیقرارم یهکاری کن بشه پای پیاده بیام و سر روی شونت بذارم امید عاشقا آقای خوبی صدا کن سمت خوبی زائرت رو تو ای مضمون هرچی شعر نابه ادا کن باز نذر زائرت رو