آی دو زلفانت بود تار ربابم بود تار ربابم، بود تار ربابم، هی بود تار ربابم چه میخواهی از این حال خرابم آی از این حال خرابم، از این حال خرابم، هی از این حال خرابم تو که با مو سر یاری نداری تو که با مو سر یاری نداری آی چرا هر نیمهشو... آیی به خوابم، آیی به خوابم
تو باشى جمله ى فصلا بهاره دلم ميتازه رو اسب سواره دلم اين مست بى پروا ميتونه دمار از همه غم ها دراره
نباشى دل كبابه آی پر رنج و عذابه دله ديوونه ى من خراب اندر خرابه آی داد بی داد، داد بی داد خراب اند خرابه آی دو زلفانت بود تار ربابم بود تار ربابم، بود تار ربابم، هی بود تار ربابم چه میخواهی از این حال خرابم آی از این حال خرابم، از این حال خرابم، هی از این حال خرابم تو که با مو سر یاری نداری تو که با مو سر یاری نداری آی چرا هر نیمهشو... آیی به خوابم، آیی به خوابم آیی به خوابم، آیی به خوابم