ﻧﺬاﺷﺘﻢ ﺑﺪوﻧﻰ ﻛﻪ ﺑﺎ ﺳﺨﺘﻰ واﺳﻪ اﻳﻨﻜﻪ ﺣﺲ ﻛﻨﻰ ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﻰ ﺑﻪ ﻫﺮ آب و آﺗﻴﺸﻰ زدم ﺗﺎ ﺑﺪوﻧﻰ دوﺳﺖ داﺷﺘﻦ ﺑﻠﺪم ﻧﻔﻬﻤﻴﺪی ﻧﻪ ﻣﻴﻔﻬﻤﻰ ﻛﻪ ﻳﻌﻨﻰ ﭼﻰ واﺳﻪ ﺣﺎل ﺧﻮب ﺗﻮ ﻣﻦ ﻗﻴﺪ ﻏﺮورﻣﻢ زدم باور کن ساده ست مثل تو شدن اما این ذات توئه نه من سخته واسه یکی مثل تو درک عاشق شدن زمین گرد و خیلی کوچیکه زیاد دور نیست نزدیکه دارم میبینم چه گرگی به روحت شبیخون زده زمونه ی بدیه همش درده عجیب بی رحم و نامرده به زودی حال منو می فهمی ورق وقتی که برگرده