یه جایی تو نقطهء انجمادم سردیِ حرفای تو مونده یادم اشکای من یخ زده رو گونه هام تو رفتی و من هنوزم همینجام یه قصهء تازه نبود عشق تو یه عمره خالی مونده دستام، برو تو هم یکی بازیچهء زمونه میری ولی خاطره هات می مونه من تو یه قایق شکسته رو آب دنبال ساحلم میگشتم تو خواب یه کوه یخ خورده به قایقِ من نه جای موندنِ نه راهِ رفتن دنبال یه خورشیدِ رو به غروب رسیده قایقم به قطب جنوب ستارهء عشقِ تو خاموش میشه اسم تو هم یه روز فراموش میشه یه قصهء تازه نبود عشق تو یه عمره خالی مونده دستام، برو تو هم یکی بازیچهء زمونه میری ولی خاطره هات می مونه